اکو تحلیل-سعید رسولی، معاون وزیر راه و شهرسازی، با تأکید بر ضرورت بهره‌گیری از ظرفیت‌های دریایی کشور، گفت دریای خزر و بندر چابهار باید در قالب یک شبکه ترانزیتی واحد دیده شوند؛ جایی که اقتصاد دریامحور می‌تواند به منبع رفاه نسل‌های آینده و راهی برای رفع ناترازی‌ها بدل شود.

به گزارش اکو تحلیل نشست خبری اخیر سعید رسولی، معاون وزیر راه و شهرسازی و مدیرعامل سازمان بنادر و دریانوردی، فراتر از یک گزارش عملکرد بود؛ او در سخنان خود تصویری جامع از چالش‌ها و فرصت‌های پیش‌روی اقتصاد دریامحور ایران ترسیم کرد. از پسروی آب دریای خزر گرفته تا توسعه بندر چابهار و ضرورت هم‌افزایی نهادی، همه در کنار هم نشان می‌دهند که ایران در آستانه یک انتخاب راهبردی قرار دارد. یا همچنان درگیر محدودیت‌ها و ناهماهنگی‌ها بماند، یا با نگاه کلان به دریا، مسیر تازه‌ای برای توسعه ملی بگشاید.

خزر؛ تهدید طبیعی یا فرصت تعامل منطقه‌ای؟

رسولی در ابتدای سخنانش به موضوع پسروی آب دریای خزر پرداخت. پدیده‌ای که نگرانی‌های زیست‌محیطی و اقتصادی را برانگیخته است. او تأکید کرد که توقف در برابر طبیعت راه‌حل نیست و باید با مدیریت هوشمندانه، این تهدید را به فرصت بدل کرد. به باور او، خزر نه‌تنها یک پهنه آبی داخلی، بلکه پلی برای تعامل با پنج کشور همسایه است. روسیه، قزاقستان، ترکمنستان، آذربایجان و ایران.

ایده تشکیل کنسرسیوم دریایی خزر با مشارکت بخش خصوصی ایران و روسیه، که نقشه راه آن در ماخاچ‌قلعه تدوین شد، نمونه‌ای از همین نگاه است. این کنسرسیوم می‌تواند ظرفیت‌های حمل بار و مسافر را فعال کند و خزر را به یک مسیر ترانزیتی مهم در شمال ایران تبدیل سازد.

پیوند خزر و جنوب؛ نگاه یکپارچه به ترانزیت

یکی از نکات کلیدی رسولی، پرهیز از نگاه جزیره‌ای به دریاهای ایران بود. او گفت نباید خزر و دریاهای جنوبی را جدا از هم دید؛ بلکه باید آن‌ها را در یک شبکه ترانزیتی واحد تعریف کرد. راه‌اندازی خط منظم کشتیرانی بین چابهار و مسقط عمان، هرچند آزمایشی، نشانه‌ای از همین نگاه یکپارچه است.

اگر مسیرهای ریلی و جاده‌ای در کنار ظرفیت‌های دریایی توسعه یابند، ایران می‌تواند یک کریدور ترانزیتی قدرتمند ایجاد کند. کریدوری که از شمال به خزر و از جنوب به اقیانوس هند متصل می‌شود و کشور را به حلقه‌ای کلیدی در زنجیره‌های جهانی تجارت بدل می‌سازد.

چابهار؛ کارگاه عمرانی و امید ترانزیت

رسولی بندر چابهار را «کارگاه بزرگ عمرانی» توصیف کرد. شبکه ریلی داخلی بندر در حال احداث است، سیلوها و سوله‌ها تکمیل می‌شوند و بخش‌های کانتینری با نصب تجهیزات جدید آماده بهره‌برداری‌اند. سرمایه‌گذاری هندی‌ها بدون وقفه ادامه دارد و تجهیزات خریداری و نصب شده‌اند.

چابهار تنها بندر اقیانوسی ایران است و اتصال ریلی آن به زاهدان تا پایان سال تکمیل خواهد شد. رشد ۷۰ درصدی حمل کانتینری نسبت به سال گذشته نشان می‌دهد این بندر در مسیر شکوفایی قرار دارد. با این حال، محدودیت‌های توسعه‌ای همچنان پابرجاست و نیازمند برنامه‌ریزی دقیق برای رفع موانع است.

رسولی یادآور شد که بندر شهید رجایی چابهار ۲۴۰۰ هکتار وسعت دارد و یک فاز توسعه‌ای دیگر به همین میزان تعریف شده است. عملیات اجرایی منطقه لجستیک پس‌کرانه نیز به‌زودی آغاز خواهد شد. این اقدامات نشان می‌دهد چابهار در حال تبدیل شدن به یک قطب لجستیکی و ترانزیتی در سطح منطقه است.

اقتصاد دریامحور؛ راهبردی برای آینده ایران

رسولی در بخش دیگری از سخنانش به اقتصاد دریامحور پرداخت و آن را منبع رفاه نسل‌های آینده و راهی برای رفع ناترازی‌ها دانست. او تأکید کرد که با وجود ۵۸۰۰ کیلومتر ساحل، ایران هنوز از ظرفیت‌های دریایی خود به‌طور کامل بهره‌برداری نکرده است.

اقتصاد نفتی در دهه‌های گذشته مانع توجه به این مزیت شده و اکنون باید با جدیت به فرامین رهبر انقلاب در این زمینه عمل کرد. رسولی گفت اقتصاد دریامحور می‌تواند تمدن دریایی جدیدی در ایران ایجاد کند. تمدنی که بر پایه حمل‌ونقل دریایی، تجارت بین‌المللی و بهره‌برداری از ظرفیت‌های ساحلی بنا شده است.

نقد بر رویکردهای موجود

رسولی با انتقاد از برگزاری صرف همایش‌های اقتصاد دریامحور، گفت باید به جای تبیین موضوع، به اجرای عملی آن پرداخت. او یادآور شد که مردم سواحل سال‌هاست اقتصاد مقاومتی را با زندگی خود تجربه کرده‌اند و اکنون پرسش اصلی این است که برای حمایت از بنادر کوچک چه اقداماتی انجام شده است.

این نقد نشان می‌دهد که فاصله میان سیاست‌گذاری و اجرا همچنان یکی از مشکلات اصلی اقتصاد دریایی ایران است. همایش‌ها و نشست‌ها اگر به اقدام عملی منجر نشوند، تنها به بازتولید گفتمان بدون نتیجه می‌انجامند.

چالش نهادی و ضرورت هم‌افزایی

در پایان، رسولی یکی از «ابرچالش‌های کشور» را ناهماهنگی‌های درون و بین دستگاهی دانست. به گفته او، تا زمانی که هم‌افزایی نهادی شکل نگیرد، سرعت کارها پایین خواهد ماند و ظرفیت‌های بزرگ دریایی کشور بالفعل نخواهد شد.

این نکته نشان می‌دهد که توسعه اقتصاد دریامحور تنها به سرمایه‌گذاری و پروژه‌های عمرانی وابسته نیست؛ بلکه نیازمند هماهنگی نهادی، مدیریت یکپارچه و اراده سیاسی برای عبور از موانع بوروکراتیک است.

جمع‌بندی تحلیلی

سخنان سعید رسولی را می‌توان در سه محور اصلی خلاصه کرد:

  1. خزر به‌عنوان فرصت تعامل منطقه‌ای: تهدید پسروی آب باید با مدیریت هوشمندانه به فرصت همکاری با همسایگان بدل شود.
  2. چابهار به‌عنوان قطب ترانزیتی: سرمایه‌گذاری خارجی، رشد حمل کانتینری و توسعه زیرساخت‌ها نشان می‌دهد این بندر در مسیر شکوفایی است.
  3. اقتصاد دریامحور به‌عنوان راهبرد ملی: ایران باید از اقتصاد نفتی فاصله بگیرد و با بهره‌برداری از ظرفیت‌های دریایی، رفاه نسل‌های آینده را تضمین کند.

این سه محور در کنار هم نشان می‌دهند که ایران در آستانه یک انتخاب راهبردی قرار دارد. اگر هم‌افزایی نهادی و اراده سیاسی شکل بگیرد، کشور می‌تواند از ظرفیت‌های دریایی خود برای توسعه پایدار بهره‌برداری کند. در غیر این صورت، فرصت‌های بزرگ از دست خواهد رفت و تهدیدها بر اقتصاد ملی سایه خواهند انداخت.